بررسی مضامین مشترک رباعیات عطّار و مولوی
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ
- author نرگس پاک مهر
- adviser حسین فقیهی مهدی نیک منش
- Number of pages: First 15 pages
- publication year 1389
abstract
رباعی قالب شعری است که نخست در میان شاعران ایرانی رواج یافته، و دراین باره که مبدع آن چه کسی بوده است، اتفاق نظری وجود ندارد. گروهی ریشه آن را در خسروانی های پیش از اسلام دانسته و برخی نخستین رباعی ها را به صوفیّه منسوب کرده اند. عطّار و مولانا دو اندیشمند حوزه ی عرفان و تصوّف نیز از این قالب کوتاه برای بیان بسیاری از مضامین عرفانی و تعلیمی و عاشقانه سود جسته اند. این پژوهش به بررسی مضامین و موضوعات مشترک رباعیات عطّار نیشابوری و مولوی پرداخته است. مضامین و موضوعات به کار رفته در رباعیات عطّار شامل: مباحث عرفانی(توحید، مقامات،حالات، سلوک و فنا و...)، مضامین دینی و تعلیمی، اصطلاحات عرفانی، عشق، آفرینش و هستی، قلندریات و خمریات و برخی مضامین پراکنده است. مضامین و موضوعات به کار رفته در رباعیات مولانا شامل: عشق، مضامین تعلیمی، مضامین مذهبی و اعتقادی، مفاهیم و اصطلاحات عرفانی، آفرینش و هستی، قلندریات، خمریات و برخی مضامین پراکنده است. مقایسه این مضامین نشان می دهد که هر موضوع و مضمون مهمی که مورد توجه عطّار بوده است، مولانا نیز به آن پرداخته است. برهمین اساس می توان نتیجه گرفت که: هر دوی این بزرگان تلقّی مشابهی از مبحث وحدت وجود دارند و نیز پایه ی عرفان هر دو عشق است و عقل را در رسیدن به حقیقت عنصری عاجز و ناقص می دانند، هم چنین هر دو شاعر توجه ویژه ای به صفات جمالی الهی دارند؛ و از همین رو عشق را انگیزه و سبب آفرینش می دانند. بارزترین تفاوت رباعیات عطّار و مولوی به قسمتی از جهان بینی عرفانی آن ها مربوط می شود؛ عطّار آشکارا به شیوه ای تا حدودی زاهدانه و مکتبی پای بند است اما مولوی جز ترسیم شمایلی از عشق و وجد حاصل از آن چیز دیگری را روا نمی-داند. هم چنین اکتفای عطّار به شریعت و تأکیدش بر مسائل شرعی و زاهدانه تصوّف و ناکافی دانستن آن از سوی مولوی و تأکید فراوان مولوی به الزام سماع و ایجاد دائم وجد و شور از دیگر وجوه افتراق آن هاست.
similar resources
عوامل مشترک شادمانگی در رباعیات خیام، مولوی و شرفنامه نظامی
در عصری که تراکم جمعیت، رشد صنعت و توسعهی تکنولوژی، به نحو چشمگیری از تفرج و انبساط بشر کاسته و تنش های عصبی، فشارهای مختلفی را بر او تحمیل نموده و بیش از پیش موجبات افسردگی و فرسودگی او را فراهم کرده است، بررسی و تحلیل مقوله ی شادمانگی و معرفی عوامل افزایش آن از منظر شاعران ایرانی، از موضوعاتی است که می تواند به ترویج و تعمیق شاد زیستی و خوشباشی و شادمانگی روحی بشر کمک کند. البته ذهن و زبان ...
full textنسخه پژوهی رباعیات مشترک بین خیام و پنج شاعر (عطار، بابا افضل، مولوی، مجدهمگر و حافظ)
بسیاری از رباعیات منسوب به خیام(ف 513-515ق) در برخی از متون نظم و نثر فارسی به نام شاعران دیگر نیز ضبط شدهاست. این امر علاوه بر ایجاد تردید در مورد صحت انتساب این رباعیات به خیام، انتساب چنین رباعیاتی را به شاعران دیگر نیز دشوار میسازد. اختلاف در انتساب رباعیات تا حدی است که گاه برای یک رباعی، نام هفت شاعر در منابع مختلف درج شده است. بیش از یک سده است که پژوهشگران ایرانی و خارجی دربارهی صحت ان...
عوامل مشترک شادمانگی در رباعیات خیام، مولوی و شرفنامه نظامی
در عصری که تراکم جمعیت، رشد صنعت و توسعهی تکنولوژی، به نحو چشمگیری از تفرج و انبساط بشر کاسته و تنش های عصبی، فشارهای مختلفی را بر او تحمیل نموده و بیش از پیش موجبات افسردگی و فرسودگی او را فراهم کرده است، بررسی و تحلیل مقوله ی شادمانگی و معرفی عوامل افزایش آن از منظر شاعران ایرانی، از موضوعاتی است که می تواند به ترویج و تعمیق شاد زیستی و خوشباشی و شادمانگی روحی بشر کمک کند. البته ذهن و زبان ش...
full textمضامین مشترک عرفانی در آثار عطار
ما در این تحقیق آثار عرفانی عطار را مورد مطالعه و بررسی قرارداده ایم تا مضامین مشترک عرفانی را که در هر چهار اثر عرفانی او آمده است بیابیم و بدین طریق مضامین عرفانی پربسامد و در نتیجه تفکر و جهان بینی عطار را بشناسیم.
مضامین غنایی در رباعیات مهستی گنجه ای
رباعی های مهستی گنجه ای سرشار از مضامین و بُنمایه های غنایی است، برخی از آنها عبارتند از: شرح عشق، احوال عاشق و اوصاف معشوق(63%)؛ زبان شوخ و جسورانه به همراه طنزهای لطیف و توأم با ایهام (5/14%) که به تبیین افکار غنایی او منجر شده است؛ توصیفات طبیعت و بهره گیری از عناصر و اجزای آن (11%) که مهستی با این شیوه به پیشبرد توصیفات غنایی و بیان اوصاف معشوق پرداخته است، همچنین یکی دیگر از مهمترین مضامین...
full textتحلیل مضامین مشترک گلستان سعدی و مثنوی مولوی
چکیده: گلستان سعدی و مثنوی مولوی، این دو شاهکار ادب فارسی، هرچند به ظاهر در دو حوزه ی کاملاً متفاوت تألیف شده اند، اما تفکرات و اندیشه ها و مسایل مشترک فراوانی در این دو کتاب ادبی وجود دارد که حاکی از نزدیکی افکار و عقاید صاحبان آنهاست.ما در این پژوهش، با توجه به چهارچوب کلی اندیشه های سعدی و مولوی، این مضامین مشترک را تحت سه عنوان کلی خدا، انسان، طبیعت طبقه بندی نموده ایم. در بخش خداشناسی مس...
15 صفحه اولMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023